جدول جو
جدول جو

معنی علی رضا - جستجوی لغت در جدول جو

علی رضا
(پسرانه)
ترکیبی از دو اسم امام علی (ع) به معنی بلند مرتبه + امام رضا (ع) به معنی خشنود و راضی
تصویری از علی رضا
تصویر علی رضا
فرهنگ نامهای ایرانی
علی رضا
(عَ یِ رِ)
ابن موسی الکاظم بن جعفرالصادق علیهم السلام، مکنّی به ابوالحسن. هشتمین امام نزد شیعۀ امامیه. او راست: 1- الرسالهالذهبیه فی حفظ صحهالمزاج و تدبیره بالاغذیه و الاشربه و الادویه، که آن را برای مأمون عباسی تألیف کرده است. 2- مسند فی فضل اهل البیت. رجوع به ابوالحسن (علی الرضا...) و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 250. فهرس المؤلفین بالظاهریه. الاعلام زرکلی ج 7 ص 178. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 876. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 668
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از علی رغم
تصویر علی رغم
برخلاف، خلاف میل و خواهش، به ناخواست، به ناخواه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علی هذا
تصویر علی هذا
بنابراین، از این رو
فرهنگ فارسی عمید
(عَ رَ مَ)
دامپزشک بود. او راست: الفوائدالحسان لمعالجه الحیوان، که در سال 1317 هجری قمری در قاهره در زمان حیات مؤلف چاپ شد. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس الطب المکتبهالبلدیه ص 33)
لغت نامه دهخدا
(چَ بَ لَ عَ رَ)
دهی است از دهستان ماهیدشت بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان که در 8 هزارگزی شمال رباط ماهیدشت و یک هزارگزی چقابلک محمدزمان خان واقع است. دشت و سردسیر است و 400 تن سکنه دارد. آبش از چشمه و قنات. محصولش غلات، حبوبات دیم و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مالرو است که در تابستان با اتومبیل هم میتوان رفت. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(رِ)
مرکّب از: بی + رضا، بی اجازت و خشنودی. (آنندراج)، بدون اجازه. (ناظم الاطباء)، بی خرسندی و خشنودی:
زن کز بر مرد بیرضا برخیزد
بس فتنه و جنگ از آن سرا برخیزد.
سعدی.
و رجوع به رضا شود، بی مضرت. رجوع به زهر شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
دهی است از دهستان بالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه واقع در 37 هزارگزی شمال خاوری کدکن و 7 هزارگزی باختر راه شوسۀ عمومی مشهد به زاهدان. ناحیه ای است دامنه، گرمسیر، و دارای 140 تن سکنه. آب آن از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و بنشن است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند، و صنایع دستی آنان کرباس بافی است. راه آن مالرو است و از طریق شمال مستعلی میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ نَ)
برانی. نحوی بود. او راست: 1- شرح سنی المطالب لهدایهالطالب، که در محرم سال 1291 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. 2- ضوابط الرسم فی ایضاح الرقم. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(وَ پَ دَ)
مرکب از: ’علی’ (بر) + ’هذا’ (این) عربی، که در فارسی به جای قید ترتیب و تعلیل به کار رود. بنابراین. ازین رو. ازیرا. لاجرم. لهذا. لذا
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ فَ رَ)
ابن عبدالقادر حسنی شامی قاهری ازهری شافعی. مشهور به سید فرضی و ملقب به نورالدین. وی حکیم و ریاضیدان و عالم فرایض بود. در اصل از مردم شام به شمار می رفت. در حدود سال 808 هجری قمری در قاهره متولد شد و در سال 870 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- عین المسموع فی شرح المجموع للکلائی، در فرائض. 2- الفوائد الجلیله فی حل الفاظ الوسیله، در حکمت. 3- الفوائد الربانیه فی شرح المبتکرات الحسابیه. (از معجم المؤلفین از الضوء اللامع سخاوی ج 5 ص 242 و ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 132)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ سَقْ قا)
ابن شعیب سقا. وی از مشایخ تصوف و اهل حیرۀ نیشابور بود و با ابوحفص صحبت داشت. گویند که او پنجاه وپنج بار حج کرده است. (از نفحات الانس جامی چ توحیدی پور ص 108)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ رَزْ زا)
ابن احمد بن محمد بن داود رزاز. محدث بود و در 419هجری قمری درگذشت. او را جزوه ای در حدیث است. (از معجم المؤلفین بنقل از لسان المیزان ابن حجر ج 4 ص 169). علم حدیث و به ویژه دقت های محدثان در بررسی احادیث، یکی از پایه های اصلی شکل گیری فقه اسلامی است. محدثان با گردآوری و بررسی دقیق احادیث پیامبر اسلام، به فقیهان کمک کردند تا بر اساس روایات صحیح، فتوا صادر کنند. این نقش برجسته محدثان در تاریخ اسلام، به حفظ صحت و اصالت منابع دینی کمک شایانی کرد.
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ رَ ضَ)
ابن هاشم بن علی رضوی موسوی بغدادی نجفی. فقیه بود. در سال 1239 هجری قمری متولد شد و در 1273 هجری قمری درگذشت. او راست: کتاب فی الرهن. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعۀ عاملی ج 2 ص 200)
لغت نامه دهخدا
(عَ لا رَ مِ)
بر خلاف میل و خواهش. (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). به ناخواست. به ناخواه. بررغم. نه بر میل:
امشب براستی شب ما روز روشن است
عید وصال دوست علی رغم دشمن است.
سعدی.
دوست بازآمد و دشمن به خصومت بنشست
باد نوروز علی رغم خزان بازآمد.
سعدی (بدایع).
پس او عصیان و نافرمانی ابوموسی کرد و علی رغم او با ایشان برفت. (تاریخ قم ص 304)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ رَقْ قی)
ابن عبدالرحیم بن حسن بن عبدالملک بن ابراهیم سلمی عباسی رقی بغدادی، مشهور به ابن عصار و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی عباسی شود
ابن عبدالملک رقی، مکنّی به ابوالحصین. وی قاضی حلب بود و ذکر او در یتیمهالدهرثعالبی آمده است. رجوع به یتیمهالدهر ج 1 ص 70 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ سَ)
دهی است جزء دهستان حومه بخش کوچصفهان، شهرستان رشت. واقع در 8هزارگزی شمال کوچصفهان و 5هزارگزی راه شوسۀ کوچصفهان به رشت. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای معتدل و مرطوب و مالاریایی. سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از خمام رود که از شعب سفیدرود است تأمین می شود. و محصول آن برنج، صیفی و مختصری ابریشم است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
عالم در علوم طبیعی و شیمی و داروسازی. وی در قاهره متولد شد و تحصیلات خود را در مدارس مصر به پایان رساند و برای تخصص در داروسازی و علوم طبیعی و شیمی به فرانسه رفت. سپس در مدرسه مهندسی مصر بسمت مدرسی منصوب گشت. و آنگاه استاد ادویه و شیمی در قصر عینی شد و سرداروساز بیمارستان قصر مذکور نیز بود. وی در سال 1317 هجری قمری در قاهره درگذشت. او راست: 1- الازهار الریاضیه فی الماده الطبیه. 2- التاریخ الطبیعی او التوقیعات الالهیه فی التاریخ الطبیعی. 3- الحیوان و التاریخ الطبیعی. 4- النفحه الریاضیه فی الاعمال الاقرباذینیه. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 95). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: معجم الاطباء احمد عیسی ص 305. اکتفاء القنوع فندیک ص 449. تاریخ آداب اللغه العربیۀ جرجی زیدان ج 4 ص 199. معجم المطبوعات سرکیس ص 958. فهرس التاریخ الطبیعی مکتبه البلدیه ص 4. فهرس الخدیویه ج 6 ص 3. اعلام زرکلی ج 5 ص 101. صفحات من الارب المصری عبدالحمید حسن ص 158. هدیه العارفین ج 1 ص 777. فهرس الازهریه ج 6 ص 446. ایضاح المکنون ج 1 ص 66 و ج 2 ص 669
لغت نامه دهخدا
(عَ رِ)
ابن حسین اردکانی شیرازی، مشهور به تجلی. عالم و ادیب و شاعر و منطقی بود و بسال 1085 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- حاشیه بر حاشیۀ مولی عبدالله ، در منطق. 2- رساله ای در منع نماز جمعه در زمان غیبت. 3- سفینهالنجاه. (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعه ج 41 ص 254. هدیهالعارفین ج 1 ص 760. فوائدالرضویۀ عباس قمی ج 1 ص 301). رجوع به تجلی و الذریعه ج 9 ص 167 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ رِ)
دهی است از بخش شیب آب شهرستان زابل. واقع در 19 هزارگزی شمال باختری سکوهه و 14 هزارگزی باختر راه شوسۀ زاهدان به زابل. ناحیه ای است جلگه و دارای آب و هوای گرم و معتدل و 160 تن سکنه. آب آن از رود خانه هیرمند تأمین می شود و محصول آن غلات و لبنیات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ رِ)
ابن محمد رومی، مشهور به رضایی. ادیب و شاعر و فقیه بود. وی در قسطنطنیه متولد شد و عهده دار امر قضاء در مصرگردید و در بیست وهشتم صفر سال 1039 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- ادل الخیرات فی الادعیه. 2- الشهاب بطردالذباب. 3- مختصر خریدهالقصر و جریده اهل العصر فی تراجم الشعراء، که آن را ’عودالشباب’ نامیده است. 4- نقدالسائل فی جواب المسائل من الفتوی (یا نقدالمسائل فی جواب السائل). (از معجم المؤلفین) (از الاعلام زرکلی). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: خلاصهالاثر محیی ج 3 ص 187. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 702 و سایر صفحات. فهرس الخدیویه ج 3 ص 144 و ج 4 ص 286. الکشاف اسعد طلس ص 80. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 755
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش شهداد شهرستان کرمان واقع در 25 هزارگزی خاور شهداد و در سر راه مالرو کشیت به خراسان. ناحیه ای است جلگه و گرمسیر، و دارای 50 تن سکنه. آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و خرما و مرکبات است. اهالی به زراعت اشتغال دارند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
تصویری از علی آسا
تصویر علی آسا
مانند علی ع ابن ابی طالب در شجاعت و جنگاوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علی رغم
تصویر علی رغم
بر خلاف میل و خواهش
فرهنگ لغت هوشیار
علی رووس الشهاد: در ریخت بحلق من علی روس صدر متر دطاس مثردیطوس. (نحفه العراقین)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علی هذا
تصویر علی هذا
از این رو بنابراین یا علی هذا القیاس. برین قیاس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی رضا
تصویر بی رضا
ناخرسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علی رغم
تصویر علی رغم
((~. رَ))
گرفته شده از عربی به معنای برخلاف، به ناخواست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علی هذا
تصویر علی هذا
((عَ لا ها))
از آن رو، بنابراین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از علی رغم
تصویر علی رغم
با اینکه
فرهنگ واژه فارسی سره
عدم تمایل، نارضایتی
دیکشنری اردو به فارسی